
نهنگ لندن
برونو، توسط بسیاری از افرادی که او را به خوبی میشناسند، به عنوان فردی ساده و خجالتی توصیف شده است. او بیشتر از فلسفه صحبت میکرد تا در گپهای معمول محیط معاملاتی شرکت کند و از فضای پر سروصدای مهمانیها که اغلب به سبک زندگی معاملهگران نسبت داده میشود، دوری میجست. برخلاف بسیاری از معاملهگران که به شور و نشاط و جاهطلبی در محیط کاری شناخته میشوند، برونو به نظر میرسد که شخصیت ملایمتری داشته است، که تا حدودی با فضای معاملات پرریسک و پرتنش متفاوت است. زمانی درآمد او به میلیونها دلار در سال میرسید، در آپارتمانی کوچک و مشترک در منطقهی معمولی و غیرلوکس زندگی میکرد. شخصیت ملایمش، با دیدگاه سنتی از معاملهگران پرسروصدای دنیای مالی که به دنبال نمایش ثروت خود هستند، متفاوت بود.
در حومه پاریس بزرگ شده بود. مادرش شیمیدان و پدرش مدیر اجرایی شرکتی بود که قطعات ماشینآلات صنعتی میفروخت. از همان دوران جوانی به ادبیات علاقه زیادی داشت و آثار نویسندگان بزرگی مانند سارتر و داستایوفسکی را میخواند. در دوران مدرسه، در درسهای ریاضی، فیزیک و زبانها عملکرد برجستهای داشت. خودش میگوید که زبان آلمانی را در عرض سه ماه از دوستدختری که در یک دوره سقوط آزاد در مونیخ ملاقات کرده بود، یاد گرفت. شاید منظورش عبارات پرکاربرد در معاشقه باشد، ما هرگز نخواهیم دانست. در سال ۱۹۸۸، جزو ۱۵۰ دانشآموز برتر در آزمون مهندسی آموزش عالی فرانسه بوده و به دانشکده معتبر در پاریس راه یافته بود تا در رشته مهندسی شیمی هستهای تحصیل کند. او در سال ۱۹۹۲ فارغالتحصیل شد و یک سال خدمت نظامی خود را در تأسیساتی هستهای نزدیک پاریس گذراند. سپس برای مدت کوتاهی در زمینه طراحی روشهای مدیریت پسماندهای هستهای مشغول به کار شد.
او انتظار داشت که یک مسیر شغلی طولانی در زمینه شیمی هستهای داشته باشد، اما با بروز رکود اقتصادی و کاهش فرصتهای شغلی، یکی از کاریابی های تخصصی به او پیشنهاد کرد که به بخش مالی هم نیم نگاهی داشته باشد. او به عنوان متخصص IT و مدیریت ریسک در دفتر پاریس که یک هج فاند که تحت حمایت خانواده معروف روچیلد بود، مشغول به کار شد.
برونو شیفتهی الگوهای موجود در بازارها و قوانین پیچیده معاملات شد و به سرعت در حرفهاش پیشرفت کرد. در سال ۱۹۹۷ به عنوان معاملهگر اوراق قرضه به یک بانک فرانسوی پیوست. سه سال بعد دوباره تغییر مسیر داد و در شرکتی دیگر به عنوان مدیر دارایی مشغول به معامله ارزها و أنواع اوراق قرضه شد.
با بروز مشکلات با کارفرمای جدید به شرکت قبلیاش بازگشت و معامله مشتقه های پیچیده تر مشغول شد. در آن زمان، با همسرش کارن، که معلم بود، و دو فرزندشان در روستایی یک ساعت با قطار از پاریس فاصله داشت زندگی میکرد. آنها ۱۴ سال پیش از طریق دوستی مشترک با یکدیگر آشنا شده بودند و زندگیشان به خوبی ادامه داشت. با این حال، از معاملهگری، به ویژه به دلیل تمرکز بر سودهای کوتاهمدت، خسته شده بود و به ترک کامل این صنعت فکر میکرد.
اما در سال ۲۰۰۵، فرصتی برای ارتقای شغلی او به سطحی بالاتر پیش آمد؛ یکی از دوستانِ در جیپی مورگان لندن با او دربارهی یک موقعیت شغلی در بخش معاملات اختصاصی مشتقات سهام تماس گرفت. این شانس کار در یکی از برترین بانکهای سرمایهگذاری جهان در پایتخت مالی اروپا بود. ترک فرانسه تصمیم دشواری بود، اما تصمیم گرفت که این ریسک را بپذیرد.
در تابستان همان سال، او، کارن و بچه ها به انگلستان نقل مکان کردند. بهدنبال زندگیای مشابه با زندگی روستایی در فرانسه، در شهری حدود ۲۰ مایل دورتر از لندن، نقل مکان کردند کارن که انگلیسی صحبت نمیکرد، بهویژه بعد از کاهش رفت و آمد دوستان و خانواده، با دشواری برای جا افتادن مواجه شد. در اواخر سال ۲۰۰۷، کارن و فرزندان به فرانسه بازگشتند و برونو به آپارتمان اجارهای نقل مکان کرد و با یکی از دوستان فرانسویاش، که فروشنده بود، همخانه شد.
تقریباً در همان زمان، برونو برای موقعیتی در دفتر مدیریت سرمایهگذاری جیپی مورگان در حال رقابت بود. او قرار بود به راهاندازی واحدی جدید کمک کند که با معاملات مشتقات، ریسک کل بانک را مدیریت و از ضررهای احتمالی سایر بخشهای بانک جلوگیری کند. این واحد به مدیران ارشد بانک گزارش میداد و تا سال ۲۰۱۲، یک پورتفوی معاملاتی به ارزش ۳۵۰ میلیارد دلار داشت.
نقش جدید برای او جذاب بود و آن را فرصتی برای آشنایی عمیق با ساختار یک بانک جهانی بزرگ میدید. اما پذیرش این شغل به معنای دوری طولانیتر از خانوادهاش بود.
این تیم در اوایل موفقیتهایی به دست آورد. چندین معاملهگر که بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ در بازار فعال بودند میگویند که برونو به دلیل انجام معاملات متضاد ولی هوشمندانه که اغلب در دوران رکود نتیجه میداد، شهرت یافته بود.
کسانی که در آن زمان نزدیک به او کار میکردند، میگویند که او همیشه بر نقش خود به عنوان یک مدیر ریسک، نه یک معاملهگر برجسته، تأکید میکرد. و اینکه او تمایل داشت موفقیتهای خود را کماهمیت جلوه دهد.
داستان ضرر ۶ میلیارد دلاری:
هدف اولیه واحدی که برونو مسئول آن شده بود تشکیل یک پورتفوی محافظت از بانک در برابر ریسکهای مختلف بود. با این حال، در روند بازخرید برخی از موقعیتهای بانک و زیرمجموعه ها برای کاهش ریسک، زیانهای غیرمنتظرهای به وجود آمد.
برای جبران زیانهای اولیه، این تیم به طور مداوم موقعیتهای جدیدی اضافه کرد. این امر باعث شد ارزش اسمی پورتفوی به طرز قابل توجهی افزایش یابد، به طوری که در مارس ۲۰۱۲ به ۱۵۷ میلیارد دلار رسید، در حالی که تنها یک سال قبل ۱۴ میلیارد دلار بود
مدل VaR (ارزش در معرض ریسک) که برای اندازهگیری ریسک پورتفوی اعتباری در همین واحد باز طراحی شده بود، به دلیل مشکلاتی در توسعه و نظارت، کارآیی لازم را نداشت. این مدل، به دلیل منابع محدود و اشتباهات محاسباتی، ریسک واقعی معاملات را دست کم گرفت و همین امر منجر به افزایش موقعیتهای پرریسک شد و هشداری به برونو و هم تیمی هایش داده نشد.
مدیر ارشد، به تیم معاملهگری دستور داد رویکردی انعطافپذیرتر اتخاذ کنند و به سود و زیان معاملات توجه بیشتری داشته باشند. این دستورالعمل باعث شد که معاملهگران بهجای تمرکز بر کاهش ریسک، موقعیتهای بیشتری باز کنند که در نهایت زیانها را دوچندان کرد.
وقتی موقعیتهای عظیم این واحد فاش شد، صندوقهای هج فاند دیگر و معاملهگران رقیب شروع به شرطبندی علیه جیپی مورگان کردند. این فشار اضافی باعث شد جیپی مورگان برای بستن موقعیتهای خود ضرر بیشتری متحمل شود.
در ماه آوریل، به مدیران ارشد بانک اطلاع داده شد که بلومبرگ و وال استریت ژورنال قصد دارند مقالاتی در مورد این زیانها منتشر کنند. در هر دو مقاله، از برونو به عنوان معاملهگری که باعث حرکات غیرعادی در بازار اعتبار شده بود نام برده شد. داستان وال استریت ژورنال اولین باری بود که از او به عنوان «نهنگ لندن» یاد شد. مدیر عامل جیپی مورگان، در یک تماس با تحلیلگران به توجه رسانهها به زیانهای احتمالی معاملات اشاره کرد و آن را به عنوان «طوفانی در یک فنجان چای» توصیف کرد و سعی در کوچک جلوه دادن موضوع داشت.
گزارش سنا تقصیر را به طور گستردهای توزیع کرد و گفت که مدیران جیپی مورگان هشدارهای داخلی را نادیده گرفته و اطلاعات نادرستی به ناظران و سرمایهگذاران درباره میزان زیانها ارائه کردهاند. سازمان مالی بریتانیا نیز بیان کرد که نارساییهای جیپی مورگان بسیار جدی بوده و این زیانها ناشی از استراتژی معاملاتی پرریسک، مدیریت ضعیف این معاملات و واکنش ناکافی به اطلاعات مهمی بود که باید بانک را از ریسکهای بزرگ این واحد و کارهای آن آگاه میکرد.
برونو با روایت ارائهشده توسط جیپی مورگان و سنا در مورد ماجرای نهنگ لندن مخالف است. او ادعا میکند که این بحران از اوایل سال ۲۰۱۰ در حال شکلگیری بود و در همان زمان بود که مدیرش به او دستور داد پورتفوی را ببندد. برونو میگوید نگرانی او درباره زیانهای احتمالی به تدریج افزایش یافت. او میگوید که در ایمیلها و جلسات متعدد بین سالهای ۲۰۱۱ تا اوایل ۲۰۱۲، به طور مکرر سعی کرده است مدیران ارشد را از این خطر که بانک ممکن است میلیاردها دلار زیان ببیند آگاه کند.
از سوی دیگر، مدیر ارشد در شهادت خود به سنا بیان کرد که «برخی از اعضای» تیم لندن «اطلاعات مهم درباره ریسک واقعی پورتفوی» را از او پنهان کرده بودند. برونو میگوید هشدارهای او ابتدا به دلیل تصمیم مدیران ارشد برای بازخرید موقعیتها در بازاری غیرنقدشونده بود، جایی که فروش موقعیتهای بزرگ هزینهبر بود. اما به گفته او، هشدارهایش در سال ۲۰۱۲ شدت گرفت، زمانی که دستور یافت موقعیتها را افزایش دهد تا از زیان بیشتر جلوگیری کند. ایکسیل به مدیران ارشد گفت که این اقدام هزینه بسیار سنگینی خواهد داشت.
رئیس بخش معاملات اعتباری در سوسیته جنرال، ادعا میکند که به برونو درباره خطرات این موقعیتها هشدار داده بود. با این حال، برونو میگوید که نگران آن نبود، زیرا فکر میکرد که شفافیت او در بازار مشکلی ایجاد نمیکند. در همان زمان، برخی از بانکداران لندن اطلاعات مربوط به معاملات برونو را به مشتریان دیگر، مانند هج فاند ها، لو میدادند تا ارتباطات تجاری خود را تقویت کنند.
در زمان اوج بحران نهنگ لندن، وزارت دادگستری ایالات متحده در بیانیهای در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که مارتینآرتاخو و ژولین گرو به توطئه برای دستکاری مصنوعی ارزش پورتفوی اعتباری متهم شدند تا زیانها را پنهان کنند. به گفته آنها، برونو به همکارانش پیشنهاد داده بود که اندازه واقعی زیانها را فاش کنند، اما گرو به دستور مارتینآرتاخو این اطلاعات را مخفی نگه داشت.
قربانی شدن برونو
برونو که نگران تبدیل شدن به یک قربانی در این ماجرا بود، با همسرش تماس گرفت و گفت که ممکن است به دلیل شهرت نهنگ لندن به عنوان یک مقصر شناخته شود. او به همسرش گفت: این یک تبلیغ بد برای بانک است. من نابود میشوم، فقط به خاطر اینکه نام من با این اتفاق آن گره خورده است.
در سال ۲۰۱۳، جیپی مورگان به دلیل نقص جدی و گزارشدهی نادرست زیانهای مالی، جریمههای سنگینی به ارزش ۹۲۰ میلیون دلار به نهادهای نظارتی آمریکا و انگلستان پرداخت کرد. مدیر عامل در نامهای به سهامداران بیان کرد که بانک در پیگیری درسهای این ماجرا، افراد و کنترلهای مناسبی را در جایگاه مناسب قرار داده است تا از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کند.
برونو که پس از این ماجرا بیکار شد و با بازپسگیری بخش اعظم درآمدش روبرو شد، اکنون در حال نوشتن کتابی است که روایت شخصی او از ماجرای نهنگ لندن را بیان میکند و ادعا میکند که مدیران ارشد بیشتری باید در این بحران مسئول شناخته شوند.
دیدگاه کاربران